Posted
8:15 AM
by Mehran Baharlı
سؤزوموز
مناطق ترك در استان اصفهان: تركهاى فريدن
نوشته زير ترجمه بخشهايى از مقاله ارزشمند محقق گرامى حسين مسلمى است. او خود از تركهاى استان اصفهان- فريدن است. من تنها بندها و جملاتى از اين مقاله كه تصورى عمومى از پراكندگى خلق ترك در استان اصفهان را بدست مىدهد ترجمه نمودم. اين مقاله ناب همچنين شامل اطلاعات مفيد و مختصرى در باره تاريخ زيرگروههاى تركى ساكن در استان اصفهان (مركب از عمدتا دو گروه قشقايىها و فريدنىها) و بحثى جامع در باره لهجه هاى زبان تركى رايج در اين استان- تركى فريدن است. دوستداران زبان و فرهنگ تركى مىتوانند در آدرس زير به اصل كامل مقاله كه به زبان تركى است دسترسى پيدا كنند: شماره سوم مجله ائل ديلى و ادبيياتى. همچنين در اين دو آدرس از همين مولف ليستى از لغات رايج در لهجه هاى فريدنى زبان تركى داده شده است : ليست اول٫ ليست دوم.
"فريدن٫ كيچيك قافقاز"- يازار: حوسئين موسليمى٫ چئويرى: مئهران باهارى
Fəridənç Kiçik Qafqaz- yazar: Hüseyn Müslimi, Çeviri: Mehran Bahari
"فريدن٫ قفقاز كوچك"- نوشته: حسين مسلمى٫ ترجمه: مهران بهارى
.................................
مناطق ترك در استان اصفهان: نوشته: حسين مسلمى٫ ترجمه: مهران بهارى
1- (تركهاى قشقايى) قشقايىها: تركهاى قشقايى در قالب دو طائفه به اصفهان نزديك شده و در پيرامون آن (غرب و جنوب) ساكن گرديده اند:
- بخشى منسوب به قشقاييانى كه در استان فارس زندگى مىكنند ٫ به هنگام ييلاق و قشلاق و به مرور زمان در نواحى جنوبى استان اصفهان مسكن گزيده اند. تركهاى "سميرم" و "شهرضا" احتمالا مربوط به اين گروه مىباشند.
- بخش ديگر باز هم منسوب به طائفه قشقايى بوده و بدنبال درگيرى درون ايلىاى در گذشته از ايل مذكور جدا و به ايل بزرگ بختيارى پيوسته است. اين گروه شامل تركهايى كه در روستاهايى مانند "مباركه"٫ "لنجان" و "فلاورجان" استان اصفهان ساكنند و همچنين همه تركهايى كه در منطقه چهارمحال و بختيارى زندگى مىكنند است. لازم به ذكر است كه جعميت تركهاى چهار محال نيز قابل ملاحظه و برجسته است. از شهرهاى آنان مىتوان "سامان"٫ "بولداجى"٫ "فرادونبه" و "جونقان" را برشمرد. البته در چهارمحال از ارمنيان نيز آثارى ديده مىشود.
2- تركهاى فريدن: تركهاى فريدن در پنج شهرستان پراكنده شده اند: "فريدن"٫ "فريدونشهر"٫ "خومسار" (خوانسار)٫ "گؤلپه گن" (گلپايگان) و "اليگودرز" (در استان لرستان). تعداد اين گروه در شهرستان فريدن بسيار بيشتر است و از اينرو ما آنها را "تركهاى فريدن" مىناميم. در اينجا نقشه نشان دهنده گستره زبان تركى و ديگر زبانها را - كه از شهر كوچك "چمن سلطان" در شرقىترين نقطه لرستان مىگذرد- تقديم مىكنيم (با اينهمه٫ اين نقشه در مقاله داده نشده است. مهران بهارى) . آنطور كه آمار سال 1375 نشان مىدهد تنها در شهر فريدن بيش از صدهزار تركزبان و به همين مقياس در شهر اصفهان ترك فريدنى وجود دارد. با درنظر گرفتن جمعيت تركهاى فريدونشهر٫ خومسار و گؤلپه گن٫ شمار تركها در اين منطقه افزون بر 150٫000 تن است.
تاريخ تركهاىاصفهان:
تركها در تاريخ اصفهان:........ اصفهان در تاريخ خود دوحادثه خونين را از سرگذرانده است. ...يكى حادثه حمله "مغول" در سال 615 هجرى و ديگرى حادثه هجوم "امير تيمور" در سال 789 هجرى. در هر دو رويداد اصفهان با خاك يكسان شده و اكثريت جمعيت آن از بين رفته است. .....تركها در هر دوى اين حوادث كمابيش دخيل بوده اند. اما اين رويدادها با معيارهاى آن دوران مىتوانند امورى طبيعى بشمار روند. با اينهمه آبادانى اصفهان هم در دو دوره باز بدست تركها بوده است. يكى دروه "سلجوقيان" كه از يادگارهاى معمارى و هنرى آن دوره بهره بزرگى نصيب اصفهان شده است. از معمارى دوره سلجوقى مىتوان به "مسجد جامع اصفهان" اشاره نمود. دوره ديگر دوره "صفويان" از زمان فوت شاه عباس تا هجوم افاغنه در سال 996 هجرى است. در اين دوره اصفهان به حداكثر زيبايى خويش دست يافته است. در اين دوره چهارباغ٫ مسجد شيخ الطف الله ٫ ميدان مجيديه٫ مدرسه چهارباغ٫ سى و سه پل٫ پل خواجو٫ قصرهاى چهلستون و عالىقاپو٫ كليساهاى جلفا٫ مجموعه تخت فولاد و بناهاى زيبا و مشهور ديگرى ساخته شده است. صنعت توريسم و جهانگردى كنونى اصفهان صد در صد مديون تركها و صفويان است.
گرچه همه اينها به دست تركها انجام گرفته ولى امروز در اصفهان از تركها به شكل گروه مستقل فرهنگى اثرى باقى نمانده است. من تنها در خيابان حكيم نظامى كوچه و يا "محله تبريزيها" را مىدانم كه البته در آنجا از تبريزيان به قول استاد شهريار فقط نامى آنهم خشك ("بير قورو آد") باقى مانده است. (....جالب است قيد شود كه در گويش اصفهانى حرف "ج" مانند آذربايجانيان تلفظ مىشود). با اينهمه امروز هم در "فريدن"٫ "فريدونشهر"٫ "خومسار"٫ "گؤلپه گن"٫ "چهار محال و بختيارى"٫ "سميرم"٫ "مباركه"٫ و جاهاى ديگر جمعيت عظيم ترك در پيرامون اصفهان پراكنده شده است كه شايد پس از مدتى از اين گروه ها نيز به جز "نامى خشك" چيزى نماند.
- تاريخ قشقاييها: در حاليكه قشقاييها اساسا مربوط به استان فارس مىباشند٫ گروههاى پراكنده ايشان تا پيرامون اصفهان پراكنده شده اند. ......
- تاريخ فريدنىها: در فريدن به زبانهاى گروههاى غيرفارسى بويژه تركى بسيار برخورد مىكنيم. منظور از اين گروهها تركها٫ ارمنىها و گرجيهاى فريدن مىباشد. همانطور كه قلا گفته شد شمار جمعيت ترك فريدن بيش از 150٫000 تن است. من به عنوان يك فريدنى٫ تاكنون جزوه و يا كتابى در باره تركهاى فريدن و يا تركى فريدن نديده و نخوانده ام. ..... بنا به گفته آقاى صادقى تاريخ جديد فريدن با كوچانيدن ايل "اوستاجلو" به فريدن آغاز شده است.
اگر اين سه جامعه را از فريدن جدا سازيم٫ چيز عمده اى (به جز بختيارىها و لرها) برجاى نمىماند. جمعيت فارسها در فريدن در حال حاضر بيش از 20٫000 تن نمىباشد. ( اين فارسها هم در اصل لر مىباشند كه در زمان قاجاريان توسط خانهاى بختيارى در فريدن اسكان يافته و به مرور زمان زبانشان به فارسى تبديل شده است.......)
1- فريدن از ديد جغرافيايى:
به سبب آنكه تركهاى منطقه در فريدن متراكم شده اند٫ اين شهرستان را به لحاظ جغرافيايى از نظر مىگذرانيم. در اين مقاله هر جا كه كلمه "ترك" به ميان مىآيد٫ بر فريدن و شهرستانهاى اطراف آن اطلاق مىگردد. در مناسبتهاى گوناگون همچنين هنگامى كه از زبانهاى ديگر صحبت به ميان مىآيد٫ مقصد از فريدن٫ شهرستانهاى فريدن و فريدونشهر مىباشد.
جغرافياى سياسى: فريدن در شمال غربى استان اصفهان جاى گرفته است. از شمال با شهرستانهاى خومسار و گؤلپه گن (خوانسار و گلپايگان) ٫ از شرق با شهرستان نجف آباد٫ از جنوب به چهار محال و بختيارى و از غرب به استان لرستان (شهرستان اليگودرز) محدود مىشود. اين منطقه به دو شهرستان "فريدن" و "فريدونشهر" تقسيم شده است و در مجلس شوراى اسلامى داراى يك نماينده مىباشد. "داران" شهر مركزى فريدن و "فريدونشهر" (نام سابق آن "آخوره" است) مركز شهرستان فريدونشهر مىباشد. علاوه بر اينها "چادگان"٫ "بوئين و مياندشت"٫ "افوس" و "دامنه" هم از شهرهاى آن بشمار مىروند. افزون بر اين شهرها بيش از 150 روستا متعلق به فريدن مىباشند. مساحت منطقه بيش از 6000 كيلومتر مربع است.
............................
جغرافياى انسانى: جمعيت فريدن و فريدون شهر طبق سرشمارى سال 1375 180٫521٫ نفر ذكر شده است. ......
............................
2- فريدن از ديد زبانى:
- فارسى: شمال شرقى فريدن محدوده كوچك اين زبان است... ...اهالى بومى "داران" (چهل سال پيش داران ده كوچكى بود)٫ "دامنه" و روستاهاى "آشجرد" به اين زبان سخن مىگويند. اما در حال حاضر اكثريت جمعيت "داران" را تركها كه از مناطق ديگر به اين ناحيه آمده اند تشكيل مىدهند.
- لرى: اين زبان يكى از گويشهاى قديمى فارسى است. جنوب غربى و غرب فريدن٫ بولطاق٫ ننادگان٫ كميتك٫ چاغا٫ بزمه٫ و چند روستاى ديگر در حوزه اين زبان جاى مىگيرد. در شمال غربى و جنوب فريدن نيز دهات كوچكى مربوط به اين زبانند.
- تركى: با نگاهى به خريطه اى كه داده ايم (اين خريطه داده در مقاله نيست. مهران بهارى) معلوم مىشود كه "فريدن"٫ "فريدونشهر"٫ "گؤلپه گن"٫ "خومسار" و همچنين شهرك ده هزار نفرى "چمن سلطان" در لرستان از آن تركهاست. به اين سبب زبان تركى در خصوصا شهرستان فريدن داراى موقعيت مهمى است. سرنوشت تركى در ايران در اينجا تاثير خواهد گذارد. شهرها و روستاهايى كه به اين زبان سخن مىگويند: "چاديگان"٫ "بادگان"٫ "سيفتيگان"٫ "نهر خلج"٫ "خلج"٫ "ايسكندرى"٫ "قارابولطاق"٫ "حيدرى"٫ "اينالجا"٫ "بيلتيجه" (بيلديجه؟)٫ "گنجه"٫ "دابانلى"٫ "توخماقلى"٫ "حاجيللى"٫ "خليللى"٫ "ماربور"٫ "هادان"٫ "مؤيرك"٫ "دره سارى"٫ "دره حوض"٫ "دره بيد"٫ "دره سوخته"٫ "داش كسن"٫ "حوصور"٫ "چيلخانه"٫ "روزوه"٫ "نوغان" (آشاغى و يوخارى)٫ "كيرت"٫ "تيركرت"٫ "قالابهمن"٫ "قالاخاص"٫ "قالاخوجا"٫ "شاهوئردى"٫ "شاوالت" (شاه ولايت)٫ و ....در "فريدن"٫ "اوزون بولاق"٫ "خميسلى"٫ "سورانا"٫ "سنگباران" و ....در "فريدون شهر" و "دوشخراط"٫ "آق داش"٫ "قالاباباممد" و ...."خومسار"٫ "قورقن" (قوروقان)٫ "تيكن"٫ ؤماكوله"٫ "حاجيله"٫ "ارجن" و "ارجنك"٫ و ..."گؤلپه گن" را مىتوان نام برد.
- گرجى: محدوده اين زبان در فريدن٫ شهر بوئين و ياندشت و چند روستا در اطراف آن٫ شهر فريدون شهر و چند روستاى اطراف آن مىباشد. از روستاهاى گرجى مىتوان به افوس٫ چوقيورت٫ شاهيوردى٫ شيشگان٫ خويگان٫ آغچاى٫ داشكسن و چند روستاى ديگر اشاره نمود. از ميان اينها افوس و شيشگان و خويگان به زبان فارسى و "شاهيوردى" و "داشكسن" به زبان تركى صحبت مىكنند. اين را هم بايد قيد نمود كه در "بوئين" و "مياندشت" و "فريدونشهر" هم جمعيت تركها وزنه دار است.
- ارمنى: اين زبان در آغاز سده حاضر داراى موقعيت مهمى در فريدن بوده .....ارمنىهاى فريدن علاوه بر زبان ارمنى زبان تركى را نيز به درستى تكلم مىكنند و از ادبيات شفاهى ترك فوق العاده تاثير پذيرفته اند. و به همين سبب بيش از اقوام ديگر به تركها نزديك بوده اند. در حال حاضر در فريدن تنها يك روستاى ارمنى بنام زرنه وجود دارد. علاوه بر آن در هزارجريب٫ خويگان٫ داشكسن٫ بوئين و مياندشت٫ ناماگيرد٫ باديگان هم چند خانواده ارمنى ساكن است. .......
- ديگرديسى ها: اين اصطلاح را براى آنانكه زبان مادرى و فرهنگهاى خود را رها كرده به زبان ديگرى سخن مىگويند بكار مىبرم. علاوه بر دهاتى كه نامشان در بالا ذكر شد٫ تقريبا همه آنهاييكه در شهرها ساكن اند٫ و گاهى اوقات در بعضى از روستاها هم دهاتيان فارسزبان مىشوند. در شيشگان زبان مردم نخست از گرجى به تركى و پس از آن از تركى به فارسى تبديل شده است. "شاهيوردى" نيز در همين مسير است. پس از آنكه ارمنيان خويگان را ترك كردند زبان اهالى مستقيما از گرجى به فارسى تغيير يافته است. در اين دگرگيسى ها ماجراى افوس از همه جالبتر است: افوسىها روزى در مسجد جمع شده و سوگند ياد مىكنند كه زبان گرجى را رها كرده و به فارسى سخن بگويند! و گويا اين تنها سوگندى است كه به جا آورده شده است!
- چند زبانه ها: نمونه روشن اين "داش كسن" است. در داش كسن همه قادر به سخن گفتن به زبانهاى تركى٫ گرجى و ارمنى و البته زبان فارسى هستند. در "دره سارى" و "ازنووله"٫ مردم علىرغم آنكه ترك هستند به زبان لرى نيز ميلا صحبت مىكنند.
نگاهى كوتاه به تركى فريدن (لهجه هاى فريدنى زبان تركى-مهران بهارى):
خلق ترك فريدن به سبب دورى چند صد ساله از همزبانان خود به شيوه خاصى از زبان تركى سخن مىگويد. اين شيوه را مىتوان به دو گروه اساسى تقسيم نمود: يكى آنكه گذشته نقلى را با پسوند "-ميش-miş-" صرف مىكند٫ كه من آنرا "گروه ميش" مىنامم٫ ديگرى آنكه اين زمان را با پسوند "-ايب-ib-" صرف مىكند و به همين خاطر نام آن را "گروه ايب" گذارده ام. .......مىتوان گفت كه ادبيات شفاهى آذربايجان بر زبان اينها تاثير عميقى گذارده است. در فريدن از گفته هاى عاشقان آذربايجان و مجموعه هاى عاشقى آذربايجان ("عاشيق غريبAşıq Qərib-"٫ "توفارقانلى عاشيق عاباسTufarqanlı Aşıq Abbas-"٫ "شاه ايسماعيلŞah İsmayıl-"٫....) آثار و يادگارهاى بسيار موجود است......
گروه "ميش":
- در اين گويش ماضى نقلى بدين شكل صرف مىشود: "گلميشمgəlmişəm-"٫ "گلميش اىgəlmişəy-" ("گلميش اينگ"؟gəlmişiŋ-)٫ "گلميشدورgəlmişdur--"گليبدورgəlibdur-"٫ "گلميشگgəlmişig-"٫ "گلميش ايزgəlmişiz-"٫ "گلميشلرgəlmişlər-"-"گليبلرgəliblər-".
- در اين گويش از پسوند "دور" بسيار استفاده مىشود. در پايان جمله هاى اسمى مانند فارسى "دور-dur-" بكار مىرود . مثلا "هاوا سويوخدورhava soyuxdur-"٫ "هاوا دومانلىدورhava dumanlıdur-".
- روستاهاى شرق فريدن و شهر "چادگان" به اين گويش سخن مىگويند. روستاى "توخماقلى" در غرب فريدن نيز مربوط به اين گروه است.
گروه "ايب":
- در اين گويش از پسوند "دور" به هيچ وجه استفاده نمىشود. به جاى آن يك كسره ( (-e,-ye بكار مىرود: "هاوا سوووقهhava sovuqe-"٫ و يا "هاوا دومانلىيهhava dumanlıye-".... البته اگر جمله به حرف صدادار ختم شود كوتاه تر مىشود: "هاوا دومانلىىhava dumanlıy-".
- گذشته نقلى هم اينگونه صرف مىشود: "گليبمgəlibəm-"٫ "گليب اىgəlibəy-" (گليب اينگ؟gəlibiŋ-)"٫ "گليبىgəlibəy-"-"گليبgəlib-"٫ "گليبيگgəlibig-"٫ "گليب ايزgəlibiz-"٫ "گليبلرgəliblər-".
- روستاهايى كه به اين گويش سخن مىگويند عبارتند از در غرب "فريدن"٫ "تيركرت"٫ "كيرت"٫ "قالاخاص"٫ "قالاخوجا"٫ "قالابهمن"٫ "دره سارى"٫ "دره سوخته"٫ "دره حوض"٫ "بيليتيجه"٫ "هينديكوش"٫ "يوخارى نوغان" و "آشاقى نوغان"٫ "مويرك"٫ "چمن سلطان" و ....در اين گويش از علامت زمان آينده استفاده نمىشود و بجاى آن از زمان مضارع بكار مىرود. "گله جه يمgələcəyəm-" >>> "گللمgəlləm-"٫ "گئده جكلرgedəcəklər-">>> "گئده رلرgedərlər-" ("گئده للرgedəllər-").
.........
گئرچه يه هو!!!
-