İsfahan -Türk

Thursday, January 26, 2006




معرفي مناطق گرجي نشين : چقيورت- فريدونشهر

سايت گرجيان ايران

چقيورت (چوق يورت) قبل از اسکان گرجي ها مسکن ترکها بوده است

مسعود ميرزا ظل السلطان فرزند ناصرادين شاه در تاريخ مسعودي در وصف چغيورت چنين مينويسد: « ده بسيار خوبي است، گرجي نشين است، شكارهاي عالم را شخص تصور ميكند در اينجاست. ده بيست كوه بسيار بزرگ دارد، پر آب و علف، كبك و كبك دري به عدد ريگ در آنجاست من در شيراز و هزار جريب و مازندران هم آنقدر كبك نديده ام، خرس زياد دارد....»

اين روستا در فاصله تقريبي 13 كيلومتري از مركز شهرستان و در سمت غرب فريدونشهر قرار دارد. هنگام ورود گرجيها به اين روستا تركها در آن سكونت داشتند وجود اسامي متعدد تركي همچون اصلان داغ، سخ بولاق، قراداش، قراگل، اغلي دره، قوروچاي، قوروشاوبولاغ و ... دليل اين مدعاست. نام اين روستا نيز ميراثي از تركهاي ساكن اين روستا است كه از چخيورت يعني جايي كه در ان نواحي متعدد زندگي وجود دارد به چقيورت مبدل شده است. جمعيت اين روستا تا سي سال پيش صد درصد گرجي بوده اما به دليل مهاجرت شديد مردم، اكنون نزديك نيمي از جمعيت روستا را غير گرجيها تشكيل ميدهند. مردم اين روستا از گرجيان علاقه مند به هويت و فرهنگ و زبان گرجي هستند.

. پيرامون وجه تسميه وعلت نامگزاري چقيورت مطالب متعددي وجود دارد . اما به يقين بايد گفت کلمه چقيورت يک کلمه ترکي است . ضلل السلطان فرزند ناصر الدين شاه در کتاب خود به نام تاريخ مسعودي به اين امر اشاره کرده است و نوشته که اين کلمه در اصل چخور يعني گود بوده است . با توجه به اين که چقيورت قبل از اسکان گرجي ها مسکن ترکها بوده (دليل اين امر وجود مزارع واماکن متعدد با اسامي ترکي مانند شاوبولاغ : قوروشاوبولاغ : سخ‌بولاغ : قالين دره : اُغلي دره : اصلان داغ :قورو چاي : قراداش : قرچيقاي : آق‌لي : قراغ و ... مي‌باشد ) در ترکي بودن کلمه شکي نيست اما استدلال مسعود ميرزا مثل السلطان ميرزا چندان صحيح نيست و به نظر مي‌رسد صحيح ترين کلمه چخ يورت باشد که به مرور به چقيورت مبدل شده است . چخ يعني زياد و يورت چراگاه يا جايي که جهت چرا و سکونت چادر يا سکني برپا شود با‌توجه به اينکه در اين روستا در گذسته در گوشه وکنار چراگاههاي متعددي وجود داشته که آثار بسياري از آنها اکنون در گرده ميشه : آق لي : قوروچاي : کارکواو .... هنوز وجود دارد بنظر مي‌رسد تسميه اخير صحيح تر باشد .

گرجي‌هاي چقيورت به احتمال زياد بعد از حملة کريم خان زند به گرجي‌ها در شيخه و کشتن گرجي‌ها و تارومار کردن آنها از مارتقوپي ( سوپلي ) عازم چقيورت شدند و براي هميشه در اين روستا ساکن شدند . گرچه نبايد فراموش شود که اين مهاجرت در سالهاي بعد نيز ادامه داشته است و نسل گذشته هنوز پيوندهاي خانوادگي با اقوام خود را به ياد دارند .

بنظر مي‌رسد چقيورت قبل از سکونت گرجي‌ها در آن در دورههايي مسکن دو گروه لر و ترک بوده است . وجود سنگ قبرهايي منصوب به لرها در گوشه وکنار و اسامي متعدد موجود و همچنين اسامي فراوان ترکي دليل اين مدعاست . ولي اينکه کدام يک مقدم و کدام يک مؤ خر بوده‌اند بدرستي مشخص نيست گرچه مؤخر بودن ترکها شايد صحيح تر باشد.

امري که چقيورت را از بسياري از روستاهاي همجوار مجزا و برجسته مي‌سازد اين است که براي اولين بار در بين تمامي روستاهاي منطقه در منابع و کتب قديمي به اين روستا اشاره شده است . مسعود ميرزاي ظل السلطان دربارة چقيورت مي نويسد : چقيورت ده بسيار خوبي است گرجي نشين است شکارهاي عالمرا شخص تصور مي‌کند در اينجاست .ده بيست کوه بسيار بزرگ دارد . پر آب و علف : کبک و کبک دري به عدد ريگ در آنجاست من در شيراز و هزار جريب و مازندران هم آنقدر کبک نديده ام . خرس زياد دارد .

چقيورت ملک شخصي ظل السلطان و از مهمترين شکارگاههاي وي بوده است . چقيورت بدليل داشتن کوههاي زياد و پر آب و علف بودن محل زندگي و حيات گونه‌هاي مختلف جانوري از جمله قوچ و ميش و بز کوهي بوده است که اين امر باعث جلب توجه خوانين و بزرگان و خاندان سلطنتي از جمله قاجاريه بوده است . و همين امر سبب کاهش بسيار شديد و حتي انقراض نسل آنها در چقيورت گرديده است .


Home [Powered by Blogger]